سمپوزیوم سلامت دهان و دندان: مورخ ۹۶/۱۰/۲۰ ساعت ۱۳-۱۱ سالن کنفرانس ویژه
در دوازدهمین کنگره علمیسالیانه
انجمن دندانپزشکان عمومیایران
۱۹-۲۲ دی ماه مرکز همایشهای برج میلاد
دکتر جلال پورهاشمی: ضمن خیرمقدم به همکاران محترم سمپوزیوم “جایگاه سلامت دهان در نظام سلامت” که توسط کمیته سلامت انجمن دندانپزشکان عمومیایران برگزار میشود. در آغاز دو سخنران از همکاران عزیز کمیته سلامت داریم، دو سخنرانی که بخش عمده ای از برنامه را پر میکنند و بعد هم منتظر پرسش و پاسخ دوستان هستیم که نقطه نظرات و کامنتهایی که دوستان در ارتباط با مباحثی که مطرح میشود دارند را ارائه کنند و در نهایت به یک جمع بندی در ارتباط با حوزه سلامت دهان میرسیم. فقط این را عرض کنم که بحث کلی این جلسه چالشهای موجود در حوزه سلامت است.
امروز در کشور ما هر دندانپزشکی کاملاً حس میکند که یک مشکلی در حوزه کاری اش هست که متقاضیان دریافت خدمات سلامت، در واقع همه درمآنهای دندانپزشکی را هم شامل آن کنیم، اینقدر زیاد است که با سی هزار دندانپزشکی که در کشور وجود دارند باز هم نمیتوانیم پاسخگوی تقاضاهای روزافزون مردم کشورمان باشیم و یک حلقه مفقوده یا یک کلید گمشده این وسط وجود دارد که باید آن را پیدا کنیم. در واقع کمیته سلامت انجمن دندانپزشکان عمومیایران، هدفش این است که با بررسی مشکلات نوظهور در حوزه سلامت دهان به عنوان بازوی کارشناسی وزارت بهداشت، به مسئولین امر کمک کند که راههای سهل الوصولتر برای دستیبابی به اهداف و چشم انداز سلامت دهان پیدا کنیم.
به قول آقای دکتر نصیبی چون با وضع موجود، اگر همین وضع را تحمل کنیم و ادامه دهیم، به هیچ جا نمیرسیم. ده سال دیگر هم باز میبینیم مشکلات مردم در حوزه دندانپزشکی اضافه شده است و با این تعداد دندانپزشک هم جوابگوی مشکلات مردم نخواهیم بود. برای همین باید راهکارهایی پیدا کنیم که سهل الوصول، کم هزینه و دستیابی به آن آسان باشد. این راهکارها هم وجود دارد و دنیا هم تجربه کرده است. ما نمیتوانیم فقط به خودمان نگاه کنیم. باید ببینیم تجربیات دنیا چگونه است و از آن تجربیات استفاده کنیم. برای دستیابی به اهداف بلندی که در حوزه دندانپزشکی داریم.
به عقیده بنده، یکی از مشکلات موجود این است که ما این همه کارشناس سلامت در دانشگاهها داریم ولی از این کارشناسان استفاده کافی نشده و نمیشود. یکی از بازوهای اجرایی وزارتخانه، بازوهای کارشناسی اش در واقع گروههای سلامت دهان در دانشگاهها و انجمن سلامت دهان هستند. انجمن سلامت دهان مجموعه ای از افراد کارشناس است که سالها کار کردند و در این زمینه تخصص دارند. اینها باید وارد میدان شوند و روشهای کارشناسی شناخته شده بین المللی و آنچه به درد کشور ما میخورد باتوجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردم ما، راههای سهل الوصول را به وزارتخانه اعلام و ارائه کنند و به عنوان بازوی کارشناسی راهکار بدهند تا واقعاً روشهای موجود اصلاح شود و بتوانیم امیدوار باشیم که در آینده نزدیک به اهداف سلامت دهان میرسیم. من خیلی مختضر عرض کردم. آقای دکتر شهنی زاده شما بفرمائید.
دکتر باقر شهنی زاده: ما دوستان زیادی را در حوزه سلامت دعوت کردیم و همین طور دوستانی در حوزه شبکههای بهداشتی و از وزارتخانه هم افراد زیادی را دعوت کرده بودیم ولی آنچه که انجمن ما اعتقاد دارد این است که این کار با توجه به اینکه یک ریشه کاملاً مردمیدارد و افراد بر اساس عشق و علاقه شان حضور پیدا کرده اند تا توانایی و تخصص شان را در خدمت مردم قرار بدهند قطعاً، هم ریشه خودش را قوی خواهد تنید و هم ساقههایش گسترده خواهد شد و ما امیدوارانه این راه را ادامه خواهیم داد و بهخصوص در بخش مربوط به اینکه چه کارهایی انجام گرفته و آنها را بررسی میکنیم و چه پروژه ای در دست اقدام است. امروز شاید چیزی حدود ۳۰ خبرنگار آمدند، ۲۰ تا از خبرنگاران از من میپرسیدند آقای دکتر چرا پوسیدگی دندان بالا رفته است؟
بخشی که خیلی روی آن اصرار کردم اینکه پایش شاخصهای پوسیدگی حتماً باید توسط دانشگاهها انجام شود واعتقاد بنده این است که یکی از کارهایی که الآن باید اصرار کنیم، بگوییم که آمارگیری مربوط به سلامت دهان را در اختیار دانشکدههای دندانپزشکی بگذارند تا آمار واقعی را بتوانیم دربیاوریم. چراکه اطلاعاتی که ما از آمار این موضوع داریم یک روش آماری رندومیهست که دوستان حتماً اطلاع دارند که به طور گزینشی در یک مدت کمتر از یک ماه در جاهای مختلفی بررسی میکنند اگر دیدند این بررسی با آمار موجود، نمیخواند، بعد بررسی نهایی را انجام میدهند.
آنچه که هست ما میخواهیم از راه مردمیجلو برویم، یعنی میخواهیم همکاران دندانپزشک را دعوت کنیم هر مطبی یک پایگاه بهداشت پیشگیری شود. اول کم هزینه ترین راهها، یعنی آموزش. بعد اگر انجمن بتواند از این راه با همکاران ارتباط بگیرد، این ارتباط را به این طریق پیش ببرد که تمام کسانی که در مطبها کار میکنند دعوت کنیم که همکاران متخصص کودکان و همکاران سلامت بیایند و به اینها آموزشی بدهند که در مطبهایشان شروع کنند به پیاده کردن آموزش.
کارِ خیلی نتیجه بخشی است و بعد به اینها در ارتباط با کارشان راههای تشویقی اجرا میکنیم. کار سخت دیگری هست ولی میخواهیم انجام دهیم که هر مطبی حداقل در ماه یک روزش را در اختیار بهداشت و پیشگیری قرار دهد و در این مورد دو پیشنهاد هست. یکی تعریف میکنیم که روی High riskها کار کنند یا اینکه بخواهیم وارنیش فلوراید کار کنند یا فیشورسیلانت یعنی در فاز سطح اول یا دوم کمیته سلامت انجمن کار کند اینها همه هست و بخشی که مورد نظر است ایجاد تهییج است که میتواند کمک کند دوستان وارد عرصه شوند.
در بخش High risk ها همه اطلاع دارید که کاری انجام نمیشود، دندانی شش پایین اکسپوز میشود، شما بخواهی پوسیدگی را برداری و یک پالپ کپ کنی در یک مطب، باید یک ساعت برای یک کودک وقت بگذارید.
همانطور که آقای دکتر ظفرمند فرمودند ما از کمپانیهای دندانپزشکی خواستیم در این زمینه کمک کنند مثلاً فیشورسیلنت بدهند، وارنیش فلوراید بدهند که استقبال شد.
بخش دیگری که از دوستان خواهش میکنم و بعداً بهصورت میدانی روی آن کار خواهیم کرد، این است که یک CD مربوط به بخشی از این سمپوزیوم را با آموزشهایی که برای دندانپزشکی کودکان هست با خلاصه ای از این طرح و آموزش بهداشت دهان و دندان تهیه میکنیم که این را به همکاران میدهیم. الان این را در انجمن دندانپزشکان عمومیایران بهصورت یک فایل در میآوریم. ما این را روی موبایل همه همکاران در سراسر کشور میفرستیم و میگوییم به بیماران شان بدهند. ضمن آن که CD را هم تهیه میکنیم و به شبکههای بهداشت میفرستیم. یعنی انجمن اسپانسر میشود.
من توانستم خلاصه حرفهایم را بزنم. دوستان ادامه دهند. انشاا… موفق میشویم. این برنامه را حتماً بهصورت یک پکیج آماده بعد از بازبینی گروه تخصصی کمیته سلامت در سطح کشور منتشر میکنیم و انشاا… سال آینده اگر بودیم قول میدهیم همایش سلامت بگذاریم که روی آن خیلی کار خواهیم کرد که تمام بخشهای آن را در برنامه دو روزه آنالیز میکنیم.
دکتر عبدالحمید ظفرمند: آقای دکتر شهنی زاده خیلی ممنون. به عنوان عضو کوچکی از جامعه دندانپزشکی کشور تشکر میکنم. من سابقه زیادی در انجمنها داشتم و این برای اولین بار است که در کشور “سلامت دهان” موضوعیت اش علاوه بر سمپوزیوم در افتتاحیه کنگره قرار میگیرد و این قابل تقدیر است، با ارزش است و من تشکر میکنم. خیلی آقای دکتر شهنی زاده و دوستان شان که برای این همایش زحمت کشیدند و وقت گذاشتند. به افتخار آقای دکتر شهنی زاده.
دکتر جلال پورهاشمی: نخستین سخنران را معرفی میکنم، جناب آقای دکتر عبدالحمید ظفرمند استاد دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی، مدرک: تخصص کودکان و ارتودنسیPhD در حوزه سلامت دهان دارند.
آقای دکتر ظفرمند سالها در حوزه وزارت بهداشت به عنوان مشاور وزیر بهداشت خدمت کردند و اطلاعات کاملی در این حوزه و چالشهای موضوع در وزارت بهداشت و در حوزه سلامت دهان دارند که حیف است ما از نقطه نظرات جناب آقای دکتر استفاده نکنیم و فکر میکنم که نقطه نظرات ایشان میتواند راهکارهای بسیار مفیدی برای اداره بهتر سلامت دهان در همه بخشها از دندانپزشک عمومیگرفته تا برای همه بخشها در حوزه مدیریت بهداشت کمکهای شایانی کنند.
دکتر عبدالحمید ظفرمند: بسم ا… الرحمن الرحیم، وقت ما گذشته و با تاخیر شروع میکنیم، خوشحال هستم که در خدمت شما هستم و انصافاً از روز اولی که در کمتیه سلامت دعوت شدم، فکر کردم که فرصت استثنائی فراهم شده برای مقوله سلامت دهان با آن نگاه و بحثی که داریم. من که امروز در خدمت شما هستم، با اجازه دوستان عزیزم آقای دکتر پورهاشمی، آقای دکتر نصیبی، استاد ارگانی، خانم دکتر عسکری زاده و خانم دکتر امینی و خود اقای دکتر شهنی زاده که در همه جلسات حضور داشتند، این افتخار را داریم که در خدمت شما باشیم و یک بحثی را به اختصار مطرح کنیم. دوستانی هم که در افتتاحیه بودند، قبل از افتتاحیه من صبح نشستم روی صندلی، گفتند ما میخواهیم شما در عرض ۵ دقیقه راجع به موضوعاتی که در سمپوزیم صحبت میکنید یک اشاره ای بفرمائید. من یک ماه طول کشید که یک مطلب ۴ ساعته را توانستم در ۲۰ دقیقه برای سمپوزیوم جمع کنم، بعد حالا شما فکر کنید با فاصله ۵ دقیقه که افتتاحیه میخواهد شروع شود، باید چه بگوئیم. به هر صورت سعی خودم را کردم که واقعاً آن چیزی که دین خودم را به نظام سلامت میدانم مطرح کرده باشم.
یک عنوان دقیقی برای سمپوزیوم استفاده شد، “جایگاه سلامت دهان در نظام سلامت”، من فکر کنم که این عنوان را خیلی با دقت جمع دوستان کمیته سلامت انتخاب کردند و من از این انتخاب خوشحالم و به خصوص رزیدنتهای ما که در کنار همدیگر نشستند. همکار جدید خانم دکتر صادقی پور و بقیه دوستان جناب آقای رشوند و جناب آقای جلالوند از جامعه دندانسازان ایران و دوستان دیگر که من اسمهایشان را نمیدانم، که افتخار داریم در خدمت شان هستیم.
ما بالاخره واقعیتهای گذشته، حال و آینده را باید بیان کنیم و اینها جزء تاریخ دندانپزشکی کشور است. آن واقعیتی که فعلاً در کشور وجود دارد و این بحث مان وابسته به هیچ دوره ای نیست، ما اینجا بحث علمی میکنیم، بحث راجع به ساختاری که در نظام سلامت کشور وجود دارد و من اهمیت خاصی برای این مباحث قائل هستم. اگر دقت کرده باشید، من اولین اسلایدی که درست کردم خیلی با دقت انتخاب و طراحی کردم و شاید خواندن “جایگاه سلامت دهان” در کنار “نظام سلامت” خیلی سخت باشد، این اسلاید اول دقیقا همان پیام کامل و جامع من در این گفتار است که شما ملاحظه میکنید. متاسفانه جایگاه سلامت دهان در نظام سلامت بسیار ضعیف و کوچک است. به هر صورت تمام حرفهای من در اسلایدهای اول و نتیجه اش در آخر است و اسلایدهای ما بین مقدمه ای برای اسلاید آخر، تا این ادعایی که کردم را برای شما ثابت کنم. وظیفه من است و افتخار هم میکنم این کار را انجام دهم.
واقعاً اگر ما سلامت عمومی را به عنوان یک کل در نظر بگیریم، سلامت دهان بخشی از مجموعه سلامت عمومیاست. اگر قرار است در نظام سلامت کاری در حوزه سلامت دهان انجام شود و کار موفقی شود، باید این مجموعه با هم دیده شود. تا به حال اینطور بوده که نظام سلامت در یک جا بوده و همان جمله که در افتتاحیه به اختصار عرض کردم، حوزه سلامت دهان یک جزیره دور دستی بوده است که برای رسیدن به آن هزینه زیادی نیاز بوده است !
حقیری که در خدمت تان هستم بارها با مسئولین رده بالای وزارت بهداشت و حتی وزارت تعاون، کار، رفاه اجتماعی صحبت کردم، تا صحبت از سلامت دهان میشود همه میگویند هزینه بالایی دارد ! و متاسفانه یک نگاه بسیار نادرست، ضعیف و نپخته در نظام سلامت نسبت به حوزه سلامت دهان وجود دارد و مضافاً اینکه همین جزیره دوردست سلامت دهان خودش چندین تکه است و تاسف بیشتر آنکه این مجمع الجزایر هم نیست، بلکه هر قسمت مستقل از دیگری عمل میکند.
حوزه سلامت دهان ۶ حیطه اصلی دارد، ما شش قسمت بسیار مهم داریم. حوزه درمان برای خودش اقداماتی میکند، حوزه بهداشت برای خودش عمل میکند. حوزه بهداشت (دفتر بهداشت دهان) هم تصمیماتی میگیرد، با هماهنگی چه کسی؟ اخیرا یک کمیته ای تشکیل شده است و از همکاران دانشگاهی در آن کمیته در دفتر بهداشت دهان هم دعوت شده، تا تصمیمات را بر مبنای علمی بگیرند ولی چقدر به این همکاران و نظراتشان توجه میشود؟ من اطلاع ندارم. با آن سابقه و برداشتی که من دارم، طرحهای کلان کشوری خیلی کار دقیق و حساسی است. چون غیر از هزینه آن (که البته خیلی مهم است)، نتایج و تبعات آن میتواند خیلی مهم تر باشد. اینطور نیست یک نفر بنشیند با چند کارشناس زیر مجموعه خودش و با مطالعه ای محدود بگویند این تصمیم را گرفتیم. و اینکه آیا بعد ما کارمان توسط فردی خارج از مجموعه پایش میشود ؟ چقدر این برنامهها با حوزه درمان هماهنگ است ؟ آیا هماهنگی با حوزه آموزش وجود دارد ؟ این آموزشی که در کشور وجود دارد، آیا با حوزههای دیگر اجرایی و نیازی که در کشور وجود دارد برنامه ریزی میشود؟ اگر آن را توسعه میدهیم، با کدام هدف ؟
این شش حوزه در ساختار وزارت بهداشت نقش مستقیم دارند، بقیه معاونتها نقش غیر مستقیم دارند، اما این شش حوزه در داخل وزارت بهداشت نقش بسیار کلیدی و اساسی دارند. من ابتدا از حوزه آموزش شروع میکنم. شما به بحث نیروی انسانی اگر دقت کنید، میبینید که امروز ما کاردانهای سلامت دهان را تربیت میکنیم، تکنسین پروتز تربیت میکنیم. بعد دورههای طولانی مدت شش ساله دکتری عمومی، تخصصی، فلوشیپ و PhD داریم. در آموزش اینها هر کدام نکات بسیار مهمیداریم. اصلاً ما راجع به جایگاه شغلی اینها فکر کردیم؟ البته دولتها وظیفه ایجاد زمینه اشتغال را دارند.
خیلی از شماها ممکن است با انجمن کاردانهای بهداشت دهان تماس داشته باشید، این دوستان و همکاران عزیز ما که انصافاً در خط مقدم نظام سلامت قرار دارند، خیلی زحمت میکشند. ولی آیا جایگاه شغلی معینی دارند ؟ اینها در چارت سازمانی وزارتخانه تعریف مشخصی ندارند. یعنی دو سال تحصیلات با عشق و علاقه، نه به این امید که جایی استخدام شوند.
اگر همه اهداف محقق شود، طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، ۲۵% سلامت در اختیار نظام سلامت است ! یعنی مجموعه مثل وزارت بهداشت در کشور ما در بهترین شرایط میتواند ۲۵% سلامت مردم را تامین کند، و بقیه (Social Determinants) خارج از مجموعه حوزه سلامت است. معذالک اگر قرار باشد ارتقاء سلامت در کشور ایجاد شود اهرمهای خیلی متفاوتی داریم و بسیاری هم واقعاً بی هزینه اند. اگر کم هزینه نباشند واقعاً بی هزینه هستند. یک مثال خیلی ساده در حوزه آموزش: در حال حاضر در شورای عالی برنامه ریزی علوم پزشکی کشور که در راس و کلان آموزش علوم پزشکی کشور در وزارتخانه قرار دارد تا کنون بیش از ۶۰۰ رشته- مقطع مصوب کرده، که یک تعداد این رشتهها مربوط به دندانپزشکی است و البته خوشبختانه کمترین اش.
شما به برنامههای آموزشی نگاه کنید. در کدامیک از این رشتههای درسی تحت عنوان “سلامت دهان” آموزش داده میشود. در سال ۱۳۸۴، با چهار مدیر گروه با سابقه نشستیم. یک برنامه آموزشی نوشتیم که برای دو دوره پزشکی عمومی و داروسازی درس سلامت دهان تدوین کردیم. فقط دو واحد و برای سایر دورهها علوم پزشکی ۵/۱ واحد، تا دانشجویان یک کلیاتی از سلامت دهان یا دندانپزشکی یاد بگیرد. این پیشنهاد هزینه دارد ؟ عملی شدن آن در این شبکه وسیع و گسترده سلامت چقدر میتواند موجب کاهش هزینههای سلامت و بهویژه ارتقاء سلامت دهان مردم شود ؟ آیا مشکلات دهان و دندان فارغ از سایر اجزاء بدن انسان است ؟ یکی از گروههای پزشکی که خیلی بیماران با مشکل راه تنفسی را برای ارتدنسی ارجاع میدهند، متخصصین گوش، حلق و بینی هستند. چرا باید یک همکار متخصص گوش، حلق و بینی اینقدر بی اطلاع باشد ؟ آموزش پایه ای سلامت دهان به این همکاران موجب درگیر شدن کل ارائه کنندگان خدمت در نظام سلامت با حوزه سلامت دهان نمیشود ؟
من هم برای متخصصین گوش، حلق و بینی و هم برای متخصصین اطفال صحبت کردم و چون آدم وسواسی هستم، قبلاً در کتابخانه دانشگاه کتابهای اصلی شان را تورق کردم که ببینم آیا گوشه و کنار این کتابهای قطور، یک جایی راجع به سلامت دهان برای دوستانی که گوش و حلق و بینی میخوانند، هست ؟ برای دوستانی که تخصصی اطفال را میخوانند، راجع به دندانپزشکی چیزی هست؟ ارتقاء سلامت دهان این طور نیست که فقط به عهده دندانپزشکان باشد. آیا در آموزشهای رشتههای دیگر اشاره ای به سلامت دهان میشود؟ الآن در وزارت بهداشت رشتههای متنوع ارشد پرستاری مصوب شده، سلامت دهان جایی در آموزش پرستاران دارد؟ بیمار باید بعد از دوران بستری با دندانهای خراب هم مواجه شود ؟ آیا در آموزش کارشناسی رشته تغذیه سلامت دهان وجود دارد؟ یعنی دانشجوی رشته بهداشت نباید در مورد سلامت دهان چیزی بداند؟
در آن سه سال و اندی که حقیر در وزارتخانه بودم، آنقدر فرصت کردم که موضوع سنگین و مهم بیمه سلامت دهان را با تغییر و تحولاتی که اتفاق افتاد پیگیری کنم که در آن دوره دو تا وزیر هم عوض شد، یعنی دو وزیر در وزارت بهداشت عوض شد. دو وزیر هم در وزارت تعاون، کار و امور اجتماعی عوض شد. بعد بعضی از معاونین شان نیز عوض شدند و توجیه کردن این آقایان در خصوص ضرورت انجام این کار بنیادی در نظام سلامت که دیگر به این کار نرسیدم. ولی مقدمتاً با شورای عالی برنامه ریزی و دبیران گروههای آموزشی پزشکی عمومی، داروسازی و گروههای علوم مختلف حضوری صحبت شد که در بازنگری رشتههای گروهشان این واحد درسی گنجانده شود که باید قاعدتاً موضوع توسط دبیرخانه دندانپزشکی پیگیری شود.
اگر قرار باشد که ارتقاء سلامت دهان در جامعه اتفاق بیافتد، اهرمهای متعددی داریم. یکی همین حوزه مهم و گسترده و اثربخش “آموزش” است. خیلی سعی میکنم به اختصار صحبت کنم تا حدود زمانی تعیین شده رعایت شود.
یکی دیگر از زمینههای که وجود دارد، مشارکت بخش خصوصی است. الآن مشکلات یا ناهماهنگیهای متعددی در خصوص آموزشهای چه مجاز و چه غیر مجاز وجود دارد که از طریق روابط عمومی معاونت امور مجلس و حقوقی وزارتخانه منعکس میشود. اینها یک آیین نامه نیاز دارند. همه کارها فقط بگیر و ببند است، اتفاقاً من برعکس معتقدم یک دستورالعمل متقن و محکم جلوی بروز همه مشکلات یا ناهماهنگیها را میگیرد. این هم کمک به نظام سلامت است و هم ساماندهی مشارکتهای مردمی و علاقهمندانی که در جامعه وجود دارند. من معتقدم کارآیی دومی بیشتر هم هست. قبلاً شورای سلامت و فعلاً ستاد تحول نظام سلامت که از شش نفر فقط سه نفر دندانپزشک هستند ! از این سه نفر هم یک نفر اصلاً هیچ زمینه ای در این حوزه ندارد ! اشکالی ندارد بالاخره ما که همش داریم آزمون و خطا میکنیم، البته خدا را شکر یک قدم جلوتر آمدیم. ولی “چه باید کرد؟” عرض آخر من خواهد بود.
نکته آخر در بحث آموزش، رویکرد مهم بین المللی آموزش دندانپزشکی است. باید بدانیم، بسیاری از کشورهای منطقه واقعاً علاقه مند هستند که در جمهوری اسلامی بیایند و آموزش ببینند و تحصیل کنند. برای مثال: شما هر وقت سال به مشهد مشرف شوید، بخش زیادی از اتاقهای هتلها در اختیار زائرین کشورهای عربی و منطقه است. آیا این یک فرصت طلایی نیست ؟ این بهترین فرصت نیست که از این پتانسیل استفاده کنیم و فرزندان این زائرین در کشورمان مشغول به تحصیل کنیم. من مخصوصاً اینها را میگویم تا تک تک شما عزیزانی که اینجا تشریف آوردید هر جایی رفتید این صحبتها را منتشر کنید. این پیشنهادات را نمیخواهم محرمانه نگه دارم. چقدر پتانسیل در همین شهر مشهد و سایر شهرهای زیارتی کشور وجود دارد که میتوانیم از آن استفاده کنیم؟. در کجای ساختار نظام سلامت کشورمان برای این مسائل جایگاهی دیده شده ؟ چه کسی مسائل کلان حوزه سلامت دهان را با تیزبینی ارزیابی کرده و به دنبال سیاست گذاری در آن زمینه است ؟
کشوری مثل آمریکا، بخش عمده ای از درآمدهای ارزی اش از طریق همین دانشجویان خارجی است. این فرق علم فروشی و نفت فروشی است ؟ تازه در مصاحبه افتخار میکنیم که فروش نفت خام کشورمان دو برابر گذشته شده است. اطراف خودمان را ببینیم، چقدر ما با پرداخت شهریههای سنگین دانشگاههای خصوصی آمریکا منابع مالی این کشور را تقویت میکنیم. ما به سهم خودمان نباید لااقل برای منطقه برنامه ریزی کنیم ؟ ترویج فرهنگ ملی و همه مزایای آن، ارز آوری آن و چندین فایده دیگر که در نتیجه آن میتواند این چرخه به تقویت نظام آموزش کشور بیانجامد. اینها خرج تراشی برای نظام سلامت است یا درآمدزایی برای آن ؟
الآن رفقایی هستند که در آمریکا یا کشورهای اروپایی هستند. از انسانهای توانمند علمی هم هستند که اعلام آمادگی کرده اند که اگر روزی چنین اتفاقی بیافتد که ما بتوانیم دانشکده دندانپزشکی بین المللی راه بیاندازیم و دانشجوی بین المللی بپذیریم، حاضرند مشارکت کنند. واقعاً عرق وطن دوستی برای هرکسی و در هر جایی که هست و برای هر مدت زمانی که در خارج از کشور بوده، وجود دارد.
راجع به بخش پژوهش در حوزه سلامت دهان صحبت کنیم. من در حال حاضر رسماً در دو گروه آموزشی فعالیت میکنم. چقدر این پایان نامههای تخصصی یا عمومی برای نظام سلامت مفید یا مرتبط با چالشهای آن است ؟ این پایان نامههایی که ما متعدد مینویسیم بیشتر خوراک میل و اشتهای مجلات است، در بهترین حالت. امروز مراکز آموزشی برای خودشان پژوهش میکنند، چون ارتباطی با حوزه بهداشت یا حتی حوزه پژوهشی وزارتخانه وجود ندارد. این نکات خیلی مهم است. ما الآن برای بازدید به مناطق مختلفی میرویم، وقتی از یک جایی بازدید میکنیم باید بدانیم مشکل آن منطقه چیست. آقایان همه مشکلات سلامت دهان را با فقط نیروی طرحی و تجهیزات میخواهند حل کنند. پرهزینه ترین راه. صرفاً بنویسیم مثلاً باید یک تعداد دندانپزشک و متخصص بیاوریم، یونیت بگذاریم و لوازم دیگر، اینها نیست واقعاً. من واقعاً دلم میسوزد. آقای دکترهاشمی در مصاحبه ۱۴/۰۹/۹۶ با صدا وسیما تقریباً با حوزه سلامت دهان خداحافظی کردند. خودم مصاحبه را دیدم و چون حساس بودم متن کتبی مصاحبه را از سایت وزارتخانه گرفتم. من چون علاقه دارم از روی دلسوزی مسئله سلامت را پیگیری میکنم. واقعاً در کجای کار، ما مشکل داریم ؟
در حوزه بهداشت بحث خیلی زیاد است. خوب، اوایل شروع دولت دهم، آقای رئیس جمهور پول خیلی زیادی را به وزارت بهداشت تزریق کردند. چیزی که در زمان دولت قبلی بودجه کمتری داشت که البته فقط یک چهارم آن کم را هم که مصوب مجلس بود به وزارت بهداشت دادند. ولی این در ابتدای دولت دهم یک فرصت واقعاً استثنایی بود. من به عنوان شهروند این مملکت خیلی خوشحال شدم که چنین بودجه ای به وزارت بهداشت تزریق شده، ولی متأسفانه بیشتر آن در حوزه عمیق و بی پایان درمان هزینه شد. این بدان معنی نیست که درمان را باید کاملا کنار بگذاریم، درمان هدف غایی ما نیست. امروز وضعیت ما و خدمات بیمهها را میبینیم که روز به روز انقباضیتر شده است.
رئیس جدید سازمان نظام پزشکی در اولین مصاحبه اش در ۲۴ دی ما ۱۳۹۶ از طرح تحول سلامت حمایت کرده است. با بیان دیگر، طرح تحول سلامت را کارشناسی نشده دانسته و منابع مالی آن را برای چنین طرح گسترده ای ناکافی میداند. نتیجه آن شد که ۵/۱ سال بعد از اجرای طرح تحول سلامت، معاونت درمان وقت، از اختیاری بودن بعضی مراکز درمانی برای حضور در طرح تحول سخن گفتند. در هیچ جای دنیا منحصراً درمان و هزینههایی که در حوزه درمان وجود دارد، نتوانسته است ارتقاء سلامت ایجاد کند. کما اینکه ملاحظه کردید افزایش تعداد دانشکدههای دندانپزشکی نتوانسته است ارتقاء سلامت دهان ایجاد کند. برای اینکه این تصور باطل وجود داشته یا اگر داشته، که تاسیس دانشکدههای دندانپزشکی میتوانند تحولی در سلامت دهان مردم ایجاد کنند. آموزش دندانپزشکی یک بخشی از شش بخشی است که میتواند موجب ارتقاء سلامت شود. ریزه کاریهای بحث بیش از مجال یک سخنرانی کنگره است.
بهر حال در کلان نظام سلامت، نه کسی را داریم و نه جایگاهی داریم که کلان مسائل حوزه سلامت دهان را رصد کند. دوستانی که در دبیرخانه شورای آموزش دندانپزشکی هستند، مسائل خود را دارند. نه فرصت دارند که در آن ورود کنند و نه در شرح وظایفشان است. کسی که در معاونت بهداشتی است هم همینطور. در حوزه غذا و دارو که اصلاً ما کسی را نداریم. لوگوی سیب سلامت به مواد غذایی با کیفیت داده میشود، ولی آیا از دید یک کارشناس سلامت دهان نیز ارزیابی یا حتی مشاوره میشود؟
در حوزه درمان، ابتدا در سال ۹۰ چراغ امیدی روشن شد، برای اولین بار یک دفتر بهعنوان دفتر امور درمان دندانپزشکی درست شد که یک آقای دکتر پزشک متولی آن شد. با حفظ سمت قبلی با یک منشی. خوشبختانه در آذر ماه امسال این دفتر به اداره امور درمان دندانپزشکی ارتقاء پیدا کرد. اگرچه جزیره مستقلی دیگر. البته من از شرح وظایف آن مطلع نیستم. ولی خوشحالیم که بخش درمان سلامت دهان نیز در ساختار اجرایی وزارتخانه جایگاهی پیدا کرد. در حوزه درمان همان بحثهای مشابه آموزشی را داریم. امیدوارم در این بخش تازه ایجاد، بیشتر فعالیت کنیم، قضاوت برای بعد.
یکی از بحثهای بسیار مهمیکه در کشور ما ایران وجود دارد “آموزش دندانپزشکی” در کشور است. من شخصا به آن افتخار میکنم که عضو جامعه دندانپزشکی ایران هستم و تحصیل کرده این نظام آموزشی هستم. این برتری شامل هم آموزش نظری و هم آموزش عملی است. آموزش دندانپزشکی با همه انتقاداتی که به آن وارد است و با همه مشکلاتی که داریم، هنوز خیلی بهتر از حتی بسیاری از کشورهای اروپایی است. چرا ما از این فرصت استفاده نکنیم؟ آیا آیین نامه ای داریم که در آن متقاضیان راهنمایی شوند که مراکز درمان دندانپزشکی به منظور ارائه خدمت به بیماران کشورهای منطقه یا خارجی تاسیس کنند بلکه با روشهای غیر مالی سرمایه گذاران تشویق شوند؟ اگر چه به صورت غیر رسمی این کار انجام میشود. بعضی ازدوستان در کیش این کارها را انجام میدهند. البته درمان حوزه پزشکی از ما جلوتر است. ارائه خدمات دندانپزشکی در کشور یک حوزه ارز بیار هم هست.
شما میدانید که هزینههای درمان در خارج از کشور خیلی سرسام آور است و اگر بیمهها نباشند دسترسی به خدمات دندانپزشکی تقریباً ممکن نیست. در بحث بیمه سلامت دهان و دندان در آخر دوره دهم فردی مسئولیت وزارت بهداشت را به عهده گرفتند که در حوزه اقتصاد سلامت استاد بودند. با ایشان سوابق کارهای انجام شده مطرح شد، که بیمه سلامت دهان را تا اینجا پیش بردیم و از شما حمایت میخواهیم. گفتندکه خیلی هم عالی است، بیمه مستقلی برای سلامت دهان درست میکنیم. ما گفتیم که بیمه سلامت دهان وصله بیمه پایه نمیخواهیم، بلکه بیمه سلامت دهان باید در داخل بسته خدمات بیمه پایه قرار بگیرد. این تلاش بالاخره در مهرماه ۱۳۹۲ در چهل و نهمین جلسه شورای عالی بیمه محقق شد. حالا تغییر و تحولات معلوم نیست که کار را به کجا برد. یک گله یی هم از خودمان بکنم که روزنامههای یومیه این خبر بیمه سلامت دهان را در بیمه پایه سلامت منتشرکردند ولی هیچکدام از نشریات دندانپزشکی داخل کشور این خبر را به مردم اطلاع رسانی نکردند !
در حوزه مواد و تجهیزات، ما خیلی مشکل داریم. ما در حال حاضر “۳۶۲ درخت واره مواد و تجهیزات دندانپزشکی” داریم درخت واره یعنی اینکه که هر یک مورد آن چندین کد کالایی دارد. به عبارت دیگر تقریبا ما بیش از ۲۰۰۰ قلم جنس در حوزه مواد و تجهیزات داریم. البته مواد مصرفی جدا از تجهیزات است. نکته جالب اینکه تجهیزات لابراتواری در این ۳۶۲ درخت واره مواد و تجهیزات نیست. من مستند صحبت میکنم، درست است (رو به عضو جامعه دندانسازان ایران )؟.
آقای منوچهر رشوند: جلسه ای که من با اداره تجهیزات در رابطه با بحث استاندارد مواد داشتم، فقط دندانهای مصنوعی که برای دنچر استفاده میشوند در این حوزه بررسی میشود.
دکتر عبدالحمید ظفرمند: دوستان به ایرانی بودن تان افتخار کنید. واقعاً دوستانی که در حوزه ساخت مواد و تجهیزات داریم، بسیار خلاقانه و باانگیزه کار میکنند. اینها حتی صادرات به اروپا و آمریکا دارند. در عین حال که هیچ حمایتی نمیشوند. واقعاً این دوستان زحمت میکشند. در همین شرایط از همین دوستانی که در حوزه تجهیزات و لابراتوار داریم ترکیه و دبی و... دعوت میکنند که یک سایت و زمین به آنها با بهره خیلی کم بدهند و تسهیلات برای خانواده و بچههای شان قائل شوند که آنجا کارشان را ادامه دهند. ولی اینها نرفتند، بلکه با چنگ و دندان تشکیلات شان را داخل کشور با همه مشکلات نگه داشته اند. یکی از این افراد گفتند که اگر من کارخانه را جمع کنم ۴۰۰ تا ۵۰۰ خانوار بیچاره میشوند و از کار بیکار میشوند. هیچ تشکیلاتی وجود ندارد که از اینها حمایت کند.
یکی از مشکلاتی که ما در نشست با معاونت غذا و دارو داشتیم (و رئیس سازمان غذا و دارو معاون وزیر هم هستند) متوجه شدیم، بخشی از مشکلات تولید کنندهها مربوط به مجوزهااست. یعنی وزارت صنعت، معدن و تجارت مجوزی را به ماده یا قطعه ای میدهد، بعد فرد وقتی به وزارت بهداشت مراجعه میکند مخالفت میشود، یا بالعکس. البته اگر دست انداز نباشد، طبق شرح وظایف شان حق شان است. یادم میآید یک روزی که تهران به خاطر آلودگی هوا تعطیل بود (چند سال پیش) با معاون وزیر صنعت ملاقات کردیم. گفتیم آقای مهندس محض رضای خدا کاری کنید. یک کمیسیون مشترکی از وزارت بهداشت و وزارت صنعت برای تولید کنندههای مواد و تجهیزات درست کنید، برای همه رشتههای علوم پزشکی و محل اش هم در ساختمانهای شما باشد، تا یک تصمیم واحد گرفته شود. کدام یک از این کارها و پیشنهادها هزینه دارد؟
واقعاً با گوشت و پوست و استخوانم لمس کردم که تسهیل خیلی از کارها فقط یک امضاء میخواهد یا یک آیین نامه ساده یا حذف یک بند دست و پا گیر از یک آیین نامه یا یک کار کارشناسی دقیق. بهر حال راجع به تولید داخل داستان مفصل است. چقدر در حال حاضر پتانسیل در کشور وجود دارد که میتواند بالفعل شود و چقدر در حال حاضر پتانسیل و امکانات در کشور وجود دارد که فقط بخشی از آن ثمر میدهد. مرکز مهم دیگری که در این راستا میتواند کمک کند، معاونت علمیفنآوری ریاست جمهوری است، نمیدانم چقدر اطلاع دارید. من تردید دارم وزارت بهداشت هم خبر داشته باشد. معاونت علمی فنآوری متولی نمایشگاههایی در خارج از کشور است، هر از گاهی. این یک عرصه خوبی برای تولید کنندگان است تا محصولات خود را در آنجا عرضه کنند. استنادم چیست که احتمالاً وزارت بهداشت نمیداند؟ چون بعد از چندین جلسه ملاقات، آمدند لیست تجهیزات دندانپزشکی را برای ارزیابی برای ما فرستادند. آنقدر این لیست ناموزون و غلط بود که من میتوانم قسم بخورم حتی یک دستیار دندانپزشک که هیچ، بی ادبی نباشد، آن را تنظیم نمیکند. شما ببینید ما چقدر حوزههای بکر داریم. اینها را رها کردیم و فقط میگوئیم سلامت دهان هزینه اش زیاد است! ما آن سال بلافاصله دو نفر از این دوستان تولید کننده بزرگ کشور را معرفی کردیم. یکی همان آقایی است که آقای رشوند اشاره کردند و دندان مصنوعی تولید میکنند. ایشان سه تا کارخانه احداث کرده است، بسیار متواضع و آنقدر این بشر خوش فکر است. تولیدات کارخانه اش هم به کشورهای مختلف در حال صادر شدن است. بدون هیچ حمایتی انجام میدهد، شما ببینید اگر حمایت و تشویق باشد چه اتفاقی بزرگی میافتد. چقدر اینها میتوانند برای کشور ارز بیاورند. تشویقهای مالی منظورم نیست، اینها انتظار حمایت مالی ندارند.
ما در این مجموعه ای که ملاحظه میکنید، یعنی چهار وزارتخانه و چهار مجموعه که دقیقاً میتواند نقش فعال با وزارت بهداشت و به خصوص در حوزه سلامت دهان داشته باشند. وزارت صنعت، معدن و تجارت – وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی – وزارت آموزش و پرورش- معاونت علمی فنآوری ریاست جمهوری است. این مجموعه آخری که در ریاست جمهوری است قدرت اش کمتر از یک وزارتخانه نیست، شاید بیشتر هم داشته باشد.
حرف آخر من و نکته آخر که خواستم بگویم این است که این امکانات در کشور وجود دارد. اگر جایگاهی در وزارتخانه برای هماهنگی با اینها داشته باشیم، اتفاقات مهمی رقم خواهد خورد. تمام این اقدامات با فرض این که همه با زحمت کشیدن زیاد و با نشست و برخاستهای زیادی باشد، اگر هماهنگ کننده در سطح کلان وزارتخانه نباشد هیچ تحول مثبتی در جهت ارتقاء سلامت دهان مردم به وقوع نمیپیوندد. یک فرصتی در وزارتخانه ایجاد شد و ما از این فرصت استفاده کردیم. اسمش در حد مشاورت وزیر بود ولی خیلی کارها در کنارش انجام شد و این بهخاطر حسن اعتمادی بود که وزیر داشت. برای کاهش هزینه سلامت از جیب مردم راههای بدون هزینه زیادی وجود دارد. به امید آن روز و با سپاس از این که وقت شما را گرفتم، عذر خواهی میکنم و ان شالله که عرایضم قابل استفاده بوده باشد.
دکتر جلال پورهاشمی: تشکر میکنم از جناب آقای دکتر ظفرمند بهخاطر سخنرانی بسیار مبسوط و مفید شان. به علت ضیق وقت و اینکه ما سخنرانی دیگری هم داریم، خیر مقدم عرض میکنم به آقای دکتر معادی که تشریف آوردند و ما از سخنرانی شان استفاده خواهیم کرد. اجازه گرفتم از آقای دکتر که سخنران بعدی را آقای دکتر نصیبی معرفی کنم و آقای دکتر نصیبی PhD سلامت دهان دارند و سالها در حوزه سلامت کار کردند و در حال حاضر عضو انجمن سلامت دهان کشور هستند.
دکتر مهدی نصیبی: با عرض سلام خدمت دوستان. اول تشکر میکنم از انجمن دندانپزشکان عمومیایران و به خصوص جناب آقای دکتر باقر شهنی زاده که وقت زیادی را برای اینکه کمیته سلامت دهان تشکیل شود صرف کردند که ما الان بتوانیم در خدمت عزیزان باشیم. چرا که در کنگرههای متعددی که سالانه در سطح کشور برگزار میشود ما به جزئیات عمیقاً میپردازیم اما به کلیات اصلاً توجه نمیکنیم. یعنی موارد بی اهمیت یا کم اهمیت را بیشتر مورد توجه قرار میدهیم. اما مواردی که داری اهمیت حیاتی هستند را کم اهمیت میدهیم. به عنوان مثال: در حال حاضر یک بحث مستمری بین متخصصین گوش و حلق و بینی، جراحان فک و صورت و متخصصین زیبایی و پوست برقرار است که انجام جراحی بینی درصلاحیت چه تخصصی است و هر کسی فکر میکند که صلاحیت با او است. جراحی که عمل بینی انجام میدهد اگر در طول سی سال هفت روز هفته روزی ۵ عمل انجام دهد، در طول زندگی کاری اش ۵۵ هزار تا جراحی بینی انجام میدهد، ولی کسی که میآید در سیاست گذاری سلامت دهان جامعه وارد میشود، در واقع در مورد سرنوشت سلامت دهان ۸۰ میلیون جمعیت تصمیم میگیرد و حالا ببینید در آنجا ۳ تخصص بر سر بحث هستند که چه کسی صلاحیت انجام این کار محدود را دارد. ولی در سلامت دهان کل جامعه، همه صلاحیت دارند تصمیم گیری کنند و نتیجه اش این میشود که داریم میبینیم. چرا ما به این مشکلات گرفتار میشویم؟ به خاطر این که ما نه از تجربیات خودمان میآموزیم و نه از تجربیات جهانی! من با عرض معذرت بهخاطر اینکه این پانل قرار بود به صورت میزگرد باشد و نظرات عزیزان را داشته باشیم نمیخواهم این صحبتها به صورت سخنرانی در بیاید. اما تجربه جهانی، خوب به هر حال استادان این جا حضور دارند، آقای دکتر ظفرمند و خانم دکتر ملک محمدی که متخصص این امر هستند و کسان دیگری که شاید در ذهن من نباشد. شاید مطالبی که مطرح میکنم برای ایشان تکراری باشد اما چون طیف وسیعی در این سالن هستند. من فکر میکنم لازم است که یک قدری وارد یک بحثهای ابتدایی هم بشویم. ببینید تا سال ۱۹۶۰ به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم مسئله تأمین سلامت بیشتر روی درمانها بوده است و کشورهای اروپایی و غربی تمام هزینههایی که میکردند کلا متمرکز روی درمان بوده است ولی از سال ۱۹۶۰ به بعد کم کم شاخکهای شان به صدا درآمد که ما این همه پول در بخش سلامت هزینه میکنیم پس نتیجه اش کجاست؟ چرا سطح سلامت افزایش پیدا نمیکند؟ بنابراین شروع کردند به تغییراتی در ذهنیت و عملکرد خودشان. از دهه ۱۹۷۰ به بعد بهخصوص با گزارشی که لولاند، “وزیر سلامت و تأمین اجتماعی کانادا” در سال ۱۹۷۳ منتشر کرد، همه متوجه شدند که درواقع این همه هزینه ای که کشور صرف درمان میکند، نتیجه آنچنانی نداشته است. حالا من نمیخواهم وارد جزئیات شوم. در تاریخ پزشکی اجتماعی، این گزارش لولاند نقطه عطفی محسوب میشود. اگر دوستانی علاقه داشتند خودشان در جریانش هستند و حتماً مطالعه هم کردهاند.
موضوعی که در این گزارش عرضه شد مسئله Health Field Concept یا “ایده عرصه سلامت” بود که پس از انتشار آن عمده تحقیقات روی شیوه زندگی سالم متمرکز شد، که ما باید چگونه زندگی کنیم که سلامت مان به خطر نیفتد. در سال ۱۹۸۶ یک همایشی در اتاوا، پایتخت کانادا برگزار شد و در پی آن “قطعنامه اتاوا” صادر گردید. اینها را میگویم که ببینیم دنیا چگونه این مسیر را طی کرده است و به اینجایی که هست رسیده است. ما از کنار این وقایع خیلی بی تفاوت میگذریم و فکر میکنیم کشورهای غربی از اول همین طور بودند و باید باشند. ما هم همین طور باید باشیم و هیچ چیزی قابل تغییر نیست. آنجا مسائلی مطرح بوده که تعریف سلامت به چه صورتی باید باشد. شرایط بیماری زایی و آن شرایط خطرناک چه هستند؟ من نمیخواهم وارد این بحثها بشوم. اگر بخواهیم وارد این بحثها بشویم مثنوی هفتاد مَن کاغذ میشود و در حوصله جلسه امروز ما نیست.
چیزی که خیلی حائز اهمیت است این است که سلامت در نگرش جامعه و فرد چهطور برآورد میشود. جامعه سلامت را چهطور میبیند و فرد سلامت را چهطور میبیند. آیا عوامل خارجی هستند که سلامت ما را تعیین میکنند یا عوامل داخلی؟ آیا اصلاً میشود انسان بیمار نشود؟ به این باور رسیدن خودش حرفی است، که مردم فکر میکنند دندان باید بپوسد و دندانپزشکان برای این هستند که دندانهای پوسیده را پر کنند. تا وقتی باور به این شکل باشد، کسی از سلامت خودش حفاظت نمیکند. نگرش به موانع درمان و نگرش به رفاهی که در سلامت هست. من این اسلایدها را رد میکنم و نمیخواهم وارد جزئیات شوم تا برسم به صحبتهایی که آقای دکتر ظفرمند فرمودند که ما با چه چالشهایی روبرو هستیم و ببینیم که چرا و علت این چالشها چیست؟ ما چهکار کردیم که مستوجب چنین سرنوشتی شدیم؟
یکی از عمده ترین مشکلاتی که ما داریم عدم وجود متولی واحد با اختیارات لازم جهت رهبری نظام سلامت دهان کشور است. متولی نظام سلامت دهان کشور کیست؟ جناب وزیر است؟ دفتر سلامت دهان است؟ معاونت درمان است؟ دبیرخانه شورای آموزش دندانپزشکی است؟ متولی کیست؟ اگر هر کدام از اینها هستند یا مجموعه اینها هستند، چرا در مقابل این اتفاقاتی که افتاده و ما را به اینجا رسانده است، جوابگو نیستند؟ راجع به ۷۰ دانشکده دندانپزشکی موجود از هر کسی میپرسیم میگوید من اطلاع ندارم که اینها چهطور تأسیس شدند. ولی بالاخره کسی اینها را تاسیس کرده است. چرا معلوم نیست چه کسی این کار را کرده است؟ چون متولی واحدی وجود ندارد. بهصورتی ملوک الطوایفی هر کسی، هر کجا، هر کاری دلش خواسته کرده است، معاونت بهداشتی یک کاری میکند، معاونت درمان یک کاری میکند و در موارد زیادی هم اینها متضاد با هم عمل میکنند. حالا شما برگردید تجربه جهانی را ببینید که وقتی لولاند، وزیر سلامت و رفاه اجتماعی میآید گزارشی ارائه میدهد، چه تحول و نقطه عطفی در تاریخ سلامت اجتماعی میشود. ولی اینجا، وزیر ما هم میتواند چنین گزارشی را بیاورد و چنین حرکتی را در جامعه ایجاد کند؟
اگر ما یک متولی واحدی در مورد نظام سلامت دهان داشته باشیم، آن کسی که دبیر آن تشکل هست، برای اصلاح مسیر حرکتهای غلط جامعه چنین گزارشی لازم دارد. اینکه متولی واحدی وجود ندارد، راهبرد کلانی هم وجود ندارد. یک راهبرد کلانی که هم جامع باشد، همه جوانب مسئله را دیده باشد و هم جامعه نگر باشد. اگر سطح سلامت جوامع پیشرفته امروز حداقل در زمینه سلامت دهان رو به بهبود بوده است، بیشتر اینها مرهون زحمات جامعه شناسان سلامت بوده است نه کلنیسینهایی که کار درمانی دندانپزشکی میکردند. من خودم الان دوستان میدانند سی چهل سال است که در محیط درمانی هستم، در محیط لابراتورای هم بودم. خوب، خیلی کار کردیم ولی نتیجه کو، نتیجه اش کجارفته؟ شاخصهای مان اصلاً رو به بهبود نرفته است و این بهخاطر این است که صبح که بیدار میشویم نمیدانیم به چه مسیری میخواهیم برویم، لذا عدم وجود راهبرد کلان واقعاً احساس میشود.
مسئله بعدی، مداخله مراکز متعدد فاقد صلاحیت در تصمیمات کلان کشوری در سلامت دهان و دندان است. مراکز متعددی هم هستند که بعضیهای شان ناشناخته هستند و اینها تصمیم میگیرند. فرض کنید که یک نماینده مجلس تصمیم میگیرد که مثلاً در استانش، در آن منطقه ای که هست، یک دانشکده دندانپزشکی درست بکند و به نیت خیر. ولی چون کار کارشناسی نشده نیت خیر ایشان درواقع تبدیل به نیت شر میشود. بهخاطر اینکه ما الان سی هزار دندانپزشک داریم، یک سوم اینها در استان تهران فعال هستند. این دندانپزشکانی که با بودجه ضعیف مناطق محروم کشور تربیت میشوند در آخر از کجا سر درمیآورند؟ همه به شهرهای بزرگ و استان تهران میروند و این در واقع یک روند جهانی است.
شما ببینید در آمریکا کمتر از ۶۰ دانشکده دندانپزشکی دارند ۲۰۰ هزار دندانپزشک دارند. برای تربیت دندانپزشک خرج نمیکنند، تمام دنیا دندانپزشک تربیت میکنند. نخبگانشان سر از آنجا در میآورند. آن نماینده ای که میخواهد به منطقه اش خدمت کند و دانشکده دندانپزشکی تاسیس میکند متوجه این مسئله نیست که این دندانپزشک آنجا نخواهد ماند، به محض این که فارغ التحصیل شد، به مراکز شهرها میآید. تنها اتفاقی که میافتد، این است که بودجه آن استان صرف یک کار بدون بازده میشود که هیچ نفعی برای آن استان ندارد. همین جور که کشورهای جهان سومیدندانپزشک تربیت میکنند، بعد تمام نخبههای اینها سر از شیطان بزرگ در میآورند.
شما اگر برگردید متون و مطالعاتی که در خود ایران در سال ۱۹۷۴یا ۱۳۵۴ خودمان نگاهی بکنید، مسئله Brain drain آن موقع یک مسئله حادی بوده است که مردم به فکر افتاده بودند که ما این همه متخصص تربیت میکنیم همه دارند میروند. الان هم بعد از ۵۰ سال از آن تاریخ گذشته همان خونریزی اینجا وجود دارد. ما دندانپزشک تربیت میکنیم با بودجه ضعیف استان بلوچستان، فردا در نیویورک مطب زده است. آن شیطان بزرگ بدون این که هزینه ای بکند. اینها مسائلی است که باید روی آن بهصورت تخصصی تمرکز شود وگرنه میشود دوستی خاله خرسه.
نامشخص بودن حدود اختیارات مقامات ستادی و استانی، تصمیاتی که باید در سطح استان گرفته شود، در سطح ستاد گرفته میشود. آن تصمیماتی که باید در سطح ستاد گرفته شود، در سطح استان گرفته میشود و این باعث میشود که نه نیازهای استآنها برآورده شود، نه آن اهداف کشوری میتواند برآورده شود.
جایگاه تشکلهای مردم نهاد در کشور کجااست؟ در برنامه ریزیها و کارهای دیگر نقش تشکلهای مردم نهاد چیست؟ آیا این نهادها فقط باید بسنده کنند به اینکه سالی چند تا کنگره برگزار کنند؟. کل نقش تشکلهای مردم نهاد در نظام سلامت دهان به همین محدود شده است.
در مورد بخش خصوصی هم که ما حدود ۳۰ هزار دندانپزشک تربیت کردیم و بعد هم خودمان میرویم کلینیک میزنیم و دولت هم وارد عرصه ارائه خدمات درمان میشود. آیا قرار است این سی هزار دندانپزشک به استخدام دولت دربیایند؟ اگر قرار است به استخدام دولت دربیایند خوب، استخدام کنند. اگر اینها قرار است فعالیت خصوصی کنند، اینکه نمیشود دولت بیاید در کار اینها دخالت کند و نقش نظارتی اش تبدیل به نقش ارائه خدمت درمانی شود و اینها در واقع آن چیزهایی است که در آن صحنه بین المللی ما میبینیم. وقتی که نظام سلامت کشور کانادا را لولاند زیر و رو کرد، در واقع ترفندها و راهبردهایی را به کار گرفتند که با این مسائل برخورد کنند. وقتی گفتند که دولت حوزه اش را از خدمات درمانی جدا کند و خدمات درمانی مربوط به بخش خصوصی در نظام سلامت دهان است، این فلسفه ای پشتش است و به همین شکل نسنجیده که نگفته اند، هزاران مطالعه انجام شده است، نتیجه مطالعات در هم ادغام شده ودر نتیجه تصمیم گرفته اند که اینکارها را انجام دهند.
منتهی ما به این مسائل توجه نمیکنیم. عمده تمرکز ما در واقع روی همان چیزی که آقای دکتر ظفرمند گفتند: اختصاص قسمت اعظم منابع به درمان، که بالای ۹۰ درصد منایع مالی و غیرمالی مان را تشکیل میدهد. ۳۰ هزار دندانپزشک داریم. چه تعداد تکنسین سلامت دهان و دندان داریم؟ یا چه تعداد بهیار یا آموزشیار داریم که به مدرسهها بروند و سلامت دهان یاد بدهند؟ سه هزار تا داریم؟! همه منابع مالی و بودجه ای که در دولت یازدهم در نظام سلامت دهان تزریق شد و همه اش در درمان هزینه شد، دوباره سر مساله سلامت دهان آحاد جامعه و ارتقا سلامت بی کلاه ماند و اینجااست که چون در جزئیات غرق شده ایم تصویر بزرگ و کلی را نمیتوانیم بینیم.
به جای اینکه دولت نقش نظارتی بر درمان داشته باشد و کنترل کیفیت بکند، مستقیما در بخش درمان و ارائه خدمات درمانی ورود میکند. بنده وقتی که در مطب میروم و کار میکنم باید وجدان داشته باشم. کسی نمیداند چهکار میکنم. وقتی مریضی به کلیینک مراجعه میکند یک مشت روکش در دست و میگوید آقای دکتر هر کدام ازاینها بدرد بخور است روی دندانم بچسبان، اینها را ما ساختیم و ما داریم میسازیم. بهخاطر اینکه نظارت بر درمان وجود ندارد. کنترل کیفیت وجود ندارد. هر کسی بنا به وجدان خودش، ( متأسفانه وجدانها هم آنقدر امروز رقیق شده است)، کار میکند.
عدم توازن هزینههای منابع دولتی در امور مربوطه وجود دارد. وقتی ما هزینه میکنیم سهم هزینهها باید مشخص شود. کشورهایی که به موفقیتی رسیده اند، منابع شان را تقسیم بندی کردند که مثلاً ۳۰ درصد مربوط به ارتقا سلامت دهان و دندان و ۳۰ درصد مربوط به درمان و ۳۰ درصد مربوط به ارتقای سواد سلامت در جامعه است و از این توازن است که میتوانیم هماهنگی ایجاد کنیم. هیچ کسی مخالف درمان نیست. کسی مخالف تکنولوژی پیشرفته دندانپزشکی که امروز در اختیار هست، که نیست. صحبت این است چند درصد درمان؟ چند درصد ارتقا سلامت؟ چند درصد پیشگیری؟ و چند درصد آموزش سواد سلامت در جامعه؟ اگر ما بتوانیم این توازن را بهوجود بیاوریم قدم بزرگی به سمت جلو برداشته ایم. در هر حال، ما هر چه که به جامعه مان و به کودکان مان و به نسل آینده مان یاد بدهیم، درواقع خوراکی است که به اینها میدهیم و ما همان چیزی هستیم که در دوران کودکی خورده ایم، آموزشهایی که به ما داده اند و آن ارزشهای ذهنی که در ما بهوجود آورده اند.
این نمودار یک گرافی است که Elderton در سال ۱۹۹۰ یک پیش بینی برای فراوانی پوسیدگیها تهیه کرده بود. آن کوهان بزرگی که هست در واقع کشورهای پیشرفته و صنعتی هستند و آن کوهان کوچک تر کشورهای رو به توسعه یا جهان سوم هست. پیش بینی ایشان در سال ۱۹۹۰، براساس منابع موجود این بود که چه در کشورهای صنعتی و چه در کشورهای رو به رشد فراوانی پوسیدگیها پایین خواهد آمد و در سال ۲۰۲۰ تقریباً خیلی اندک خواهد بود. ولی اکنون شما وضع موجود جامعه ما را ببینید که آمارهای اخیری که در مطالعاتی طی که ۲ تا ۳ سال اخیر انجام شده است آیا با این پیش بینی ایشان مطابقت میکند یا خیر؟ ولی محققاً کشورهایی هستند که به این اهداف رسیده اند مانند کشور نیوزلند، که DMF 10.5 گروه سنی دوازده ساله شان در سال ۱۹۷۰ را الان بعد از حدود ۴۷ سال به یک رسانده اند. اما از ۱ به پائین ترآوردن خیلی مشکل است. اگر بخواهید از یک هم پایین بیاورید، آنوقت باید بروید در حلبی آبادها کار کنید. چون این فراوانی پوسیدگی مربوط به آنجاهااست که نمیگذارد که متوسط جامعه کاهش پیدا کند. لذا اکنون اینها تمرکز شان را از کل جامعه به طبقات محروم معطوف کرده اند. یعنی روی آن قسمت از جامعه کار میکنند. وقتی این تجربیات مجانی در اختیار ما هست، چرا استفاده نمیکنیم؟ و چرا چشمهایمان را بستیم و همینطوری راه میرویم؟ آیا ما نگران این نیستیم که در چاهی بیفتیم و از آن نتوانیم خارج شویم؟!
دکتر جلال پورهاشمی: خسته نباشید آقای دکتر نصیبی. از سخنرانی مبسوط، مفید و موثرتان در حوزه سلامت و چالشهای موجود بسیار متشکریم. آخرین سخنران آقای دکتر معادی هستند که از ایشان تشکر میکنیم. آقای دکتر سالها در حوزه نظام پزشکی و حوزههای دیگر مسئولیتهای مختلف و خدمات ارزنده ای داشته اند و هم در بیمه سلامت مشاور مدیرعامل بیمه سلامت هستند و بنده فکر میکنم یکی از کلیدهای گمشده حوزه چالشهای دندانپزشکی بیمه است که آن طور که باید و شاید هنوز بیمهها ورود نکرده اند. انتظار ما دندانپزشکان این است که بیمهها مسئولیت بیشتری قبول کنند. اگرچه میدانیم مشکلات شان را، ولی امیدواریم راه حلی پیدا شود که بیمهها کمک بیشتری به این حوزه کنند که بخشی از مشکلات عمده را با ورود بیمهها حل کنند. آقای دکتر خواهش میکنم نقطه نظراتی که مفید هست بیان بفرمائید.
دکتر عبدالرضا معادی: بسم ا.. الرحمن رحیم. با عرض سلام و روز بهخیر خدمت همکاران. از مطالبی که ارائه شد بسیار استفاده کردم. خیلی کوتاه چند نکته را اشاره میکنم. همه استادان اینجا به امور واقف هستند. قسمت اول صحبتم راجع به بیمه اشاره خواهم کرد. جناب آقای دکتر ظفرمند فرمودند در خصوص تغییر نظام بیمه ای، استحضار داشته باشید در سال ۱۳۸۴ تعهدات بیمه پایه در مورد دندانپزشکی تغییری پیدا کرد که تا قبل از آن نزدیک ۵۰ خدمت مورد تعهد بیمه پایه بود که به دلیل تعرفههای پایین هیچکدام زیاد مورد استفاده نبود. در سال ۱۳۸۴ تغییراتی در آن اتفاق افتاد. مهمترینش این بود که ترمیم دندانهای شش تا سن ۱۲ سال جزو طبقات بیمه پایه قرار بگیرد که قرار بود آموزش پرورش در این زمینه کمک کند که تا این زمان هیچ نتیجه اثربخشی برای نظام سلامت دهان و دندان از این تصمیم حاصل نشد. در سال ۱۳۹۲ با لطف آقای دکتر ظفرمند نامه ای به سازمان بیمه سلامت آمد که البته بنده میخواهم این را بهعنوان یک کار گروهی در حوزه سلامت دهان عرض کنم که واقعاً یک کار مشترکی بود، جناب آقای ظفرمند در وزارت بهداشت و بنده در سازمان بیمه سلامت، آقای دکتر حسین پور در وزارت رفاه و آقای دکتر خوشنویسان در معاونت بهداشتی ما چهار نفر باهم یک هم فکری کردیم که هرکدام بخشی از کار را به دست بگیریم و به پیش برویم و این باعث افتخار نظام سلامت دهان و دندان است که الان تنها خدمت پیشگیری در نظام بیمه ای پایه فقط در زمینه سلامت دهان و دندان است. یعنی در طول تاریخ بیمه پایه در کشور در هفتاد سال گذشته، هیچ خدمت پیشگیری در نظام بیمه نیامده است و ما توانستیم چهار خدمت را، آموزش بهداشت، فیشور سیلنت، فلورایدتراپی و وارنیش فلوراید را بهعنوان ۴ خدمت اصلی در نظام بیمه پایه ای قرار دهیم.
پس در زمینه خدمات پیشگیری بستر از طرف بیمه فراهم شد اما امروز که در خدمتتان هستم از ۱۶ هزار میلیارد تومانی که سالانه بیمه سلامت بابت سلامت، درمان، تشخیصی و دارویی هزینه میکند در نظام بیمه سلامت برای دندانپزشکی به قدری پایین است که از سال ۱۳۹۴ در گزارشات آماری آن را از ۱۶ هزار میلیارد تومان! صفر اعلام میکنند. یعنی منابع موجود، مصوبات موجود و ما بهعنوان کسانی که از این منابع استفاده میکنیم الان صفر هستیم. نزدیک به دو هزار مرکز دندانپزشکی طرف قرارداد بیمه وجود دارد. علت را جویا شدیم یکی این هست که تعرفه پایین است و بخش خصوصی علاقه ندارد با این تعرفه ورود کند و در حقیقت قرارداد ببندد. در واقع دو هزار مرکز قرارداد در بیمه پایه برای دندانپزشکان داریم. تقریباً دو سال است که ما کار میکنیم و خواهش میکنیم از وزارتخانه که این تغیبرات عددی و ضرایب را تغییر بدهد تا برای بخش خصوصی معنادار شود و بتواند مداخله کند، اما این اتفاق نیفتاد. از زمانیکه شورای سلامت وجود داشت و بعد نیمه منحل شد و بعد منحل شد و به اینجا رسید. این نشان میدهد در بحث دندانپزشکی هنوز بحث همدلی در وزارتخانه وجود ندارد.
من خاطرم هست وقتی جناب آقای دکتر ظفرمند پیشنهادش را به سازمان بیمه داد، یک نفر باید آن را برای شورای عالی بیمه برای تصویب میبرد و من این مسئولیت را پذیرفتم و به آنجا در دبیرخانه شورای عالی بیمه بردم، آقای دکتر هوشنگی مسئول دبیرخانه بودند چندبار رفتیم و مذاکره کردیم و این نامه را برای شورای عالی بیمه بردند و این خدمات مصوب شد. من روزنامه اش را دیدم که آقای وزیر مصاحبه کرد که برای اولین بار خدمات پیشگیری جزو تعهدات بیمه پایه ای است. بعد از آن مصوب شورای عالی بیمه که وقتی بیرون میآید حتماً باید به هیات دولت برود تا مصوب و ابلاغ شود. یک مدتی گذاشتیم و خبری نشد، سوال کردیم و متوجه شدیم در کمیسیون اجتماعی دولت گیر کرده است. یادم میآید که آقای دکتر قربانی که دندانپزشک هستند و نماینده مجلس هستند و در کمیسیون بهداشت هستند، یک روز ایشان را دیدم و از ایشان خواهش کردم به کمیسیون اجتماعی برویم و اینجا را هم حل کردیم. میخواهم این نکته را عرض کنم، کارها با همت جمعی شدنی است.
بهرحال، این مصوبه وجود دارد. چندوقت پیش آقای دکتر نوربخش در تلویزیون صحبت میکردند اظهار میکردند که این از افتخارات تامین اجتماعی است و خدمات بیمه پایه الان در پیشگیری دخالت میکند. اما ما نتوانستیم بهعنوان انجمنها و صاحبان این فرآیند یک نظم یا پروتکل و کاری انجام بدهیم. واقعاً دلم میخواست این گفتهها و صحبتها در سالن اصلی گفته میشد و همکاران دندانپزشک بدانند چه اتفاقی میافتد و چه اتفاقی صورت میگیرد وچه کار باید کرد.
نکته دوم اینکه بحث سلامت دهان و دندان بهعنوان یک شاخص بسیار مهم در دنیا محسوب میشود. من چندتا آمار میگویم. یازده درصد جمعیت کشور ما از دخانیات استفاده میکنند. چیزی در حدود ۱۰ میلیون نفر. مهمترین عامل سرطان دهان دخانیات است. خشکی دهان نتیجه مصرف دخانیات است. مشکلاتی که تبع آن بهواسطه استفاده از قلیان و سایر موارد دیگر اتفاق میافتد. چه سیاستی را انجمنها و وزارت بهداشت برای برخورد با موضوع مشکلات دهان ودندان در بیماران سیگاری دارند؟ ۴/۱۱ درصد کشور براساس آخرین مطالعات کشور که آقای دکتر استقامتی انجام دادند مبتلا به دیابت هستند. حدود ۱۰ میلین نفر که پیش بینی میشود و فقط حدود ۵ میلیون نفر آنها میدانند که دیابت دارند.
تمام بیماران دیابتی مستعد بیماریهای پریودنتال هستند و مشکلات بهداشت دهان و دندان دارند. در هیچ پروتکلی در زمینه دیابت به هیچ عنوان در زمینه سلامت دهان و دندان کار نشده است و انجمنها هم وارد نشده اند. حتی در فدراسیون جهانی دیابت در سال ۲۰۱۵ اولین بار سلامت دهان و دندان نوشته شده است. چیزی حدود ۱۰ میلیون نفر در ایران از داروهای آرامبخش استفاده میکنند. تمام این جمعیت خشکی دهان دارند و پوسیدگی در آنها زیاد است. تقریبا نزدیک ۱۰ میلیون نفر مبتلا به سرطان و بیماریهای قلبی و یا مزمن غیر واگیر هستند. بیماریهای مزمنی که مادام العمر با اینها همراه است و همه اینها مشکلات سلامت دهان و دندان دارند. در سال یک میلیون و دویست زایمان در کشور انجام میشودکه هیچ کدام خانمهای باردار توسط متخصصین به دندانپزشکی ارجاع نخواهند شد. ۷۵۰ هزار کودک در ایران مبتلا به اوتیسم هستند و هیچ پروتکل درمانی برای آنها طراحی نشده است. شما نگاه کنید از هر سه بیمار یکی اش استعداد یکی از بیماریهایی را دارد که ما هیچ چیزی برای درمان آن برنامه نداریم و نکته آخر که جای تاسف دارد ما آمدیم سند بیماریهای غیرواگیر را در وزارت بهداشت تنظیم کردیم. ۱۱ وزیر و رئیس سازمان این سند را بهعنوان راهنمای بیماریهای غیرواگیر امضا کردند و اسمی از پوسیدگی در این سند نیامده است. درحالیکه شایع ترین بیماری در دنیا پوسیدگی دندان است. حالا با این توضیحات ببینیدچه اتفاقاتی برای سلامت دهان و دندان در این کشور میافتد. از توجه شما سپاسگزارم.
دکتر جلال پورهاشمی: خیلی ممنون. بسیار مفید بود و شما خلاصه کل مطلب را ادا کردید. یک خبر هم خوش بود و هم بد. خوشحال کننده از اینکه بیمه سلامت را فرمودید در بیمه پیشگیری است و در کل نظام سلامت تصویب شده است و ناراحتی از اینکه در وزارت بهداشت گیر کرده است و حالا چرا را نمیدانم.
بحث بسیار مهم دیگر افراد پرخطر کشور ما در خصوص سرطان و دخانیات بود که من بهعنوان یک دندانپزشک بسیار متاسفم که اصلاً ورود نکردیم. واقعاً جایش خالی است. اینهمه نکته مهم که اشاره کردید واقعاً کاش بهقول آقای دکتر، این مطالبی که دوستان ارائه کردند حاصل زحمات زیاد و ارزشمندشان بود و در سالن اصلی و در حضور همه همکاران مطرح میشد. یک سمپوزیوم یک مطالب خاصی را مطرح میکند نه بحث عامیکه همه درگیرش هستیم. آینده مملکت در حوزه سلامت دهان تابع همین مباحث است و لب مطلب گفته شد. امیدوارم با مطالبی که گفته شد سی دی این جلسه را به همه دندانپزشکان کشور بدهیم و همه در جریان قرار بگیرند. من پیشنهادم این است که مطالب خلاصه و جمع بندی شود و البته که جای مقام محترم وزارت و مسئولین رده اول سلامت کشور در این سمپوزیوم خالی بود. شما باید بدانید چند درصد از سلامت کشور مربوط به دندانپزشکی است و من متاسف هستم که دوستانی که دعوت هم شده بودند تشریف نیاوردند. بخشی مربوط به رقابتهای غلط انجمنهااست و هنوز هم انحصار طلبی واقعاً بیماری همه گیر کشور مااست. چرا از تکثرگرایی میترسیم؟ اگر دو انجمن در کشور باشد که برای دندانپزشکان خدمت کنند آیا این عیب است؟ نقص است؟ چرا اجازه نمیدهیم بقیه فعالیت کنند.
عضو هیئت مدیره یا بازرس انجمن دندانپزشکی بودم. تعصب ندارم هرجا دعوت کنند افتخار میکنم که بروم و بارها به دوستان گفته ام که از این انحصار طلبی و رقابتهای غلط دست بردارید و با هم برای خدمت به کشور به هم کمک کنیم. چقدر ما مشکلات داریم. گله یی از همایشها و کنگرههای دندانپزشکی داریم که هر ساله حدود ۱۰ تا ۱۲ کنگره در کشور برگزار شده است. در کنگرهها چند درصد سخنرانی در باره همین بحث است. واقعاً جای تاسف دارد و من معتقدم که انجمنهای دندانپزشکی کم کاری کردند و مقصر هستند. از انجمن دندانپزشکان عمومیایران تشکر ویژه میکنم که از دو سالگی وارد این حوزه شده است و به این مشکل مهم توجه کردند و شعار دادند برای هر بیمار سه دقیقه آموزش بهداشت و ما دندانپزشکان متهعد شویم که به این عمل کنیم. به نظر من این یک نهضت است و اگر دریای پول در درمان بریزید امکان ندارد جواب بدهد و اگر کل بودجه کشور هم برای درمان بگذارید جواب نمیدهد و تنها راه حل آن فقط پیشگیری است.
بیمهها را ما پیگیری نکردیم و بهنظر من وزارت بهداشت هم مقصر است. چرا لحاظ نکردند و خدمات را در سطح پیشگیری ارائه نکردند. ما معتقدیم کلید مشکلات در مملکت ما پیشگیری است و ابتدا دندانپزشکان وارد عرصه شوند و اعلام کنیم که ما هستیم. من و اقای دکتر واحدی تحقیقی را حدود پنج سال پیش انجام دادیم و مقاله آن را در کنگره انجمن ارائه کردم و تحقیق در باره اینکه دندانپزشکان عمومیچقدر در حوزه سلامت و پیشگیری وارد هستند و کار میکنند. گفتند که خیلی کم و یک نگاه کاملاً درمانی دارند و تنها ۲۳ درصد از دندانپزشکان گفتند چند کلمهای راجع به آموزش بهداشت صحبت میکنیم و این جای تاسف دارد. کشورهایی که مشکل سلامت را حل کردهاند بهعنوان مثال کشور فنلاند که من شاهد آن بودم و البته جمعیت کمی دارد و قابل قیاس با کشور ما نیست ولی چیزی که برای من جالب بود و حضوراً دیدم در بین ۲۳ نفر دانش آموزی که من معاینه کردم فقط سه نفر از آنها پوسیدگی مختصری داشتند. و یک پکیج را به من نشان دادند که گفتند پکیج حل مشکلات ما شامل مسواک، خمیر دندان و یک کیت فلوراید است. شاخص DMF فنلاند ۱۴ بوده و امروز به نیم رسیده است.
من یک نامه در مجله سپید خطاب به وزارت بهداشت نوشتم که تمام پولها در درمان خرج میشود و این مشکل تمام شدنی نیست و جواب نمیدهد. این روش درستی نیست. دندانپزشکان عمومی باید پیشقدم شوند و اعلام بکنیم که این یک نهضت پیشگیری و نهضت آموزش بهداشت است. البته نقایص زیاد است و همین فلورایدی که مصرف میشود ما اعتقاد داریم که روش درستی نیست، چون کارشناسی نشده است و آموزش داده نشده است. من متاسف هستم که این روش را پیش گرفته اند و بعد اعلام میکنند که در چهار سال آینده خبرهای بسیار خوبی خواهیم داشت و ما داریم وارنیش فلوراید میزنیم. چرا این حرفها را ما میزنیم. چرا از چهار تا کارشناس دانشگاهی دعوت نمیکنیم که نظر بدهند که ارتباط بین بدنه کارشناسی دانشگاهها و متخصصین و انجمنها هستند. متأسفانه استفاده نمیشود. به قول دکتر، انجمن پروتز برای سلامت دهان تصمیم میگیرد و صحبت میکنند و اجرا میکنند. میبینیم که به جایی نمیرسد.
من واقعاً از انجمن داندانپزشکان عمومی ایران تشکر میکنم که حداقل به حوزه سلامت دهان ورود کردند و امیدوارم که با جمعیت کم و با کیفیت خوب موفق شویم. اصولاً پیشگیری طرفدار ندارد. نه بیمار تقاضا دارد و این حوزهای است که طالب ندارد. نه وزارت بهداشت دخالت میکند و نه مردم. باید به زور تبلیغ کنیم و وارد این حوزه شویم. انجمن های دندانپزشکان حمایت کنند که به نتیجه دلخواه برسیم. من از همه دوستان تشکر میکنم که سخنرانی بسیار خوبی داشتند.
آقای رضا حسین جلالوند: بنده هم عرض میکنم همه چیز ما هدر میرود، به عنوان نمونه فرار مغزها فقط دندانپزشک نیست. بهعبارتی دیگر کشورها دارند لقمه آماده میخورند. من زیاد وارد این مقوله نمیشوم. بهعنوان راهکار خدمت شما عرض کنم، بزرگان و رؤسای دانشکدهها به سمپوزیوم سلامت دهان و دندان دعوت شوند. پروتکلی تهیه شود که پس از بحث و بررسی منجر به آئین نامه شود سپس آیین نامه را به وزارتخانه دیکته کنند.
و اما در خصوص صحبتهایی که حاکی از درد و بی برنامگی و گرفتاریهایی که مردم دارند در خصوص سلامت دهان و دندان دارند، عرض میکنم وقتی صدای استادان و بزرگان و فرهیختگان جامعه به جایی نمیرسد و گوشهای شنوایی وجود ندارد!! تصور کنید والدین دانش آموزان در شهرها و یا روستاها امیدی برای شنیدن حرفهایشان دارند؟! شاید هم جیب مردم درد میکند چون پولی ندارند. لذا نمیتوانند به سلامتی دهان و دندان فرزندان شان فکر کنند.
نظر و راهکارم این است که رؤسای دانشکدهها و استادان مرتبط همراه با مدیران گروهها و انجمنهای دندانپزشکی برای حضور در سمپوزیوم سلامت دهان و دندان در نظام سلامت دعوت شوند. تا پس از بحث و گفتگوی علمی و اجتماعی آئین نامه جامعی تدوین و به وزارتخانه ارائه کنند تا این خلاء اساسی را پر کنند.
متأسفانه دولتهایمان دولت مداری میکنند و به خط و خطوط شان هم کسی نمیتواند نزدیک شود. امید که این نقص بزرگ با تدوین آئین نامه برطرف گردیده گامهای اساسی برداشته شود.
دکتر محمدحسین ارگانی: از استادان و دلسوزانی که در اینجا جمع شده اند تشکر میکنم و قول دادیم که در هر برنامه بحث سلامت دهان را پیش ببریم. از همان روز اول که در خدمت تان بودم از خودم شروع کردم. چشمها را شسته ام که جور دیگری ببینم. توقع ما هم باید متناسب با واقعیت باشد.
کاری باید بکنیم نه الزاماً کار بزرگ، چون ممکن است خسته شویم، نباید سنگ بزرگ برداریم. یک کار کوچک ولی مستمر را آغاز کنیم. نتیجه اش را که دیدیم، همان انگیزه برای قدمهای بلندتر میگردد. در بازی فوتبالی که بین برزیل و آلمان در جام جهانی گذشته در برزیل انجام شد، وقتی یار کلیدی برزیل آسیب دید، مربی برزیل باتوجه به شرایط موجود، تغییر تاکتیک داد. وقتی که گل اول را تیم برزیل دریافت کرد در کنار زمین بازیکنان را راهنمایی میکرد. بعد از دریافت گل دوم و گل سوم باز در کنار زمین به امید جبران نتیجه در تکاپو بود. ولی بعد از گل چهارم دیگر روی نیمکت نشست. احساس کرد دیگر نمیتواند جبران کند. نگذاریم مشکلات به جایی برسد که احساس کنیم دیگر نمیشود جبران کرد. اگر حاکمیت اولویت دیگری دارد ما که حاکم مطب خودمان هستیم.
چو من، پادشاه تنِ خویش گشتم- اگر چند لشکر ندارم، امیرم
من که در مطب خودم میتوانم بر مبنای تشخیص خودم اولویت بندی کنم. بخش پر لیوان را هم ببینیم. از خودمان شروع کنیم. وزیر ما شاید الان مشکلات دیگری دارد. شاید اولویتش چیزیهای دیگری است. خوب، من از مطب خودم شروع میکنم. هر کدام از ما سی هزار نفر اگر در مطب خودش شروع کند، با این پیش فرض که این بیمار، عزیز من است، هموطن من است، بسیاری از مشکلات حل میشود. دو بیت از سعدی وجود دارد که اخلاق همه حرفه در آن وجود دارد:
من شنیدم ز پیر دانشمــــــند – تو هم از من به یاد دار این پند
آنچه بر نفس خویش نپسندی – نیز بر نفس دیگری مپسنــــد
چه طور با دقت با دندانهای فرزندان مان برخورد میکنیم. کودکی که وارد مطب من میشود باید احساس کنیم فرزند خودمان است. احساس کنم عزیز من است. اگر مهندس ساختمان باشم در خانه ای که قرار است عزیزانم در آن زندگی کنند آیا از تیرآهنش میزنم؟ بهجای سیمان پاره آجر میگذارم؟ باید اخلاق حرفه را در خودمان نهادینه کنیم و خداوند را (آنهایی که به خداوند اعتقاد دارند) ناظر و حاضر بدانیم و شرم کنیم. از خودمان شروع میکنیم. اگر همچنان افتخار خدمت را داشته باشیم در هر کنگره این سمپوزیوم را بر پا میداریم و در خبرنامه منعکس خواهیم کرد. در آنجا دست مان باز است و میتوانیم آن را گسترش دهیم.
یک نهالی است به دست شما کاشته شده است. شاخههای اضافی را هرس میکنیم. نگهداری میکنیم. انشاا… به بار مینشیند. خیلی ممنون از حضور عزیزانم.
دکتر جلال پورهاشمی: حُسن ختام بسیار زیبایی بود. خیلی ممنون از همه دوستانی که تشریف آوردند.