ابتدا فکر میکردم
که مملکت وزیر دانا میخواهد
بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد
اما اکنون میفهمم
ملتِ دانا میخواهد
به تاسی از امیر کبیر ، اوایل فکر میکردم مملکت وزارت بهداشت دانا میخواهد ، بعد فکر کردم مملکت انجمن دانا میخواهد اما الان میدانم مملکت دندانپزشک دانا می خواهد . اگر دانا نباشیم همه گزینه ها را میپذیریم ، تبعیض ها را میپذیریم و در خواب خرگوشی خود از پهلویی به پهلویی دیگر خواهیم شد . اگر این خرابی ها به بار آمده از نا آگاهی ماست ، از نا آگاهی ماست که کارخانه ای همه چیزش وارداتی است اما میگوید تولید میکنم ، و البته حمایت میشود . فقط کارپول نیست دور و بر خود را ببینید زیاد مصداق پیدا میکنید . این خیانت ادامه میابد و البته راهی برای رانت عظیمی باز میشود که در بازار آزاد هر چه بخواهی هست تا ٩ برابر قیمت ، ولی برای توزیع عادلانه آن نیاز به قهرمانانی پیدا میشود و این میشود معامله دو سر سود ، قهرمانی پرورش میابد و سودی سرشار نصیب میشود ، چرا باید فکر بد بکنیم ؟ اما کسی نگفت این همه کارپول تولید داخل را از کجا به بازار آزاد قاچاق کردند . یاد قصه ای افتادم ، گرگی به آغل گوسفندان وارد شد و گوسفند سفیدی را درید ، گوسفندان سیاه خوشحال بودند و بعد گوسفند سیاهی ، که گوسفندان خوشحال بودند که عدالت رعایت شده و بعد دوباره یک سفید و یک سیاه و هنوز عدالت در حال رعایت شدن است …